تفاوت اعتماد بنفس و عزت نفس در کودکان دوزبانه
عزت نفس یعنی اینکه کودک دوزبانه خود را چگونه میبیند و چه تصوری از خودش دارد یا بهتر بگوییم: عزت نفس یعنی اینکه خودتان را چقدر دوست میدارید و چقدر به خودتان روی خوش نشان میدهید. کلمهی «esteem» در انگلیسی، که در فارسی «عزت و اَرجوقُرب» معادلیابی شده است، از کلمهی لاتین «aestimare» بهمعنی «سنجش، ارزشگذاری، تخمین یا ارزیابی» ریشه میگیرد. بنابراین، عزت نفس یعنی اینکه کودک دوزبانه چقدر خودش را ارزشمند میشمارد. افزونبراینها، عزت نفس بنیانی احساسی است که بهطرز فکر، احساسات و نوع برخورد افراد در ارتباط با خودشان و دیگران شکل میدهد و بهعبارتی، مستقیما بر مناسبات فردی و اجتماعی اثر میگذارد. عزت نفس از تجارب زندگی، بهویژه در سنین پایین، نشئت میگیرد. این تجاربِ حساس، تعیینکنندهی احساس خودارزشی فرد در درازمدت بهشمار میروند.
کودکان دوزبانه ای که از عزت نفس بالایی برخوردارند، از آنچه هستند، راضی و خشنودند. این افراد برای اینکه حسوحال بهتری پیدا کنند، هیچ نیازی به مصرف مواد مخدر یا رویآوردن به رفتارهای پرخطر نمیبینند. چنین افرادی برای اینکه حس خوبی دربارهی خودشان پیدا کنند، به عوامل خارجی مانند پُستومقام یا درآمد بالا وابسته نیستند. کودکان دوزبانه ی دارای عزت نفس به خودشان، دیگران و محیط اطرافشان احترام میگذارند. انعطافپذیری ازجمله خصوصیات بارز این افراد است، به این معنی که بهآسانی قادرند خودشان را از ناامیدیها و شکستها بیرون بکشند. چنین افرادی از پیشرفت و تحول استقبال میکنند، اهل مدارا هستند و بهراحتی خشنود میشوند. عزت نفس بالا موجب میشود کودک دوزبانه راحتتر بتواند ببخشد و پذیرای خود و دیگران باشد.
اعتماد بنفس یعنی اینکه کودک دوزبانه در تحقق هدف یا کاری خاص به توانمندیهای خودش باور و اطمینان داشته باشد. این کلمه از کلمهی لاتین «fidere» بهمعنی «اعتمادداشتن» ریشه گرفته است. در بسیاری موارد، افرادی که در حوزهی خاصی به مهارت و تخصص دست مییابند، در همان حوزه از اعتماد بنفس بالاتری برخوردار میشوند. اعتماد بنفس کلیِ فرد نیز بهموجب موفقیتش بهبود پیدا میکند. گاهی ممکن است کودک دوزبانه در حوزهای خاص احساس اعتماد بنفس کند، اما در حوزهای دیگر ابدا چنین حسی نداشته باشد.
آبراهام مازلو، روانشناس برجستهی امریکایی، تأکید میکند که باید بین اعتماد بنفس بهعنوان نوعی ویژگی شخصیتیِ کلی، و اعتماد بنفس درمورد مهارتها یا توانمندیهای خاص تمایز قائل شد. به اعتماد بنفس درمورد مهارتها و توانمندیها «خودکارآمدی» نیز گفته میشود: باور به موفقیت در انجام کاری خاص یا رویارویی با موقعیتهای چالشی. تفاوت خودکارآمدی با اعتماد بنفس بهعنوان نوعی ویژگی شخصیتی کلی، در اینجاست که: مثلا برخی افراد در انجام مهارتهایی مانند خوانندگی یا تدریس از خودکارآمدی بالایی برخوردارند، اما از اعتماد بنفس بهعنوان نوعی ویژگی شخصیتی کلی بیبهرهاند. حتی برعکس این قضیه نیز امکانپذیر است.
کودکان دوزبانه ی دارای اعتماد بنفس بالا لزوما از عزت نفس بالا برخوردار نیستند. عزت نفس یعنی اینکه کودکان دوزبانه ارزش خودشان را چگونه ارزیابی میکنند. درواقع، عزت نفس، بنیانی احساسی محسوب میشود که تعیینکنندهی تفکر منطقی، نوع احساسات و طرز رفتار هر کودک دوزبانه ای است. اما اعتماد بنفس به باور فردی درمورد انجام کاری خاص یا دستیابی به اهداف دلخواه اشاره دارد.
کودکان دوزبانه ای که از عزت نفس کافی برخوردارند، معمولا برای اینکه حس خوبی دربارهی خودشان داشته باشند، هیچ نیازی به پُستومقام، شهرت یا پول احساس نمیکنند و به دستاویزهایی همچون مواد مخدر یا رفتارهای پرخطر متوسل نمیشوند. ازسویدیگر، افراد دارای اعتماد بنفسِ زیاد حاضرند با چالشها و مسئولیتهای جدید روبهرو شوند. این افراد قادرند به مصاف موقعیتهای دشوار بروند و در شکار فرصتها تردیدی به خود راه نمیدهند.
خلاصه اینکه عزت نفس یعنی ارزیابی احساس خودارزشی و از تجارب مثبت زندگی ریشه میگیرد و در خصوصیاتی مانند انعطافپذیری، جسارت و احترام به خود و دیگران نمود مییابد. اما اعتماد بنفس یعنی اینکه کودک دوزبانه به توانمندیهای فردیِ خود باور داشته باشد. اعتماد بنفس درنتیجهی انجام موفقیتآمیز کاری خاص یا رویارویی پیروزمندانه با چالشی بخصوص شکل میگیرد و در خصوصیاتی مانند پذیرش مشتاقانهی چالشها، مسئولیتها و فرصتهای جدید نمود مییابد.