منوی دسترسی
چگونه هوش هیجانی کودک خود را افزایش دهیم؟

راه کارهای افزایش هوش هیجانی در کودک دوزبانه (قسمت اول)

راه کارهای افزایش هوش هیجانی در کودک دوزبانه (قسمت اول)

با توجه به توضیحات مقالات قبلی هوش هیجانی تاثیر بسیار زیادی در رشد فردی و اجتماعی کودک و البته کمک به پیشرفت و موفقیت او دارد. به همین دلیل ما بر آن شدیم تا در چند قسمت در مورد راه کارهای افزایش هوش هیجانی با شما مربیان و والدین عزیز صحبت کنیم.

راه کارهای افزایش هوش هیجانی در کودک دوزبانه (قسمت اول)

هوش هیجانی یا عاطفی (EQ) به معنای شناخت و کنترل احساسات و هیجانات است. هوش هیجانی مقوله‌ای است که باعث می‌شود هر کودک دوزبانه یا هر فرد بهتر بتواند عواطف خود را کنترل کند و در برخورد با دیگران و موقعیت‌های مختلف واکنش‌های بهتر نشان بدهد، و به همین خاطر از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.

با توجه به اهمیت هوش هیجانی ما در این مقاله به معرفی راه کارهایی برای افزایش هوش هیجانی کودکان دوزبانه یا سایر کودکان می پردازیم. ما مطالعه این راه کارها می توانید به کودکان خود کمک کنید تا در مسیر موفقیت بهتر و سریع تر پیش روند.

۱. از زاویه‌ی دید کودک‌ به مسائل بنگرید و با او همدردی کنید

حتی اگر نمی‌توانید برای «ناراحتی» فرزندتان کاری کنید، حداقل با او همدردی کنید. همین که بداند کسی او را می‌فهمد و درک می‌کند، باعث تسکین دردش می‌شود.کودکان دوزبانه یا هر کودکی به دنبال پناهگاهی امن می‌گردند تا بتوانند خود و احساسات‌شان را خالی کنند؛ اگر خیال می‌کنید با توجه به اتفاقی که افتاده، ناراحتی فرزند بیش از حد به نظر می‌رسد، یادتان باشد همه‌ی ما احساسات را در خود جمع می‌کنیم و بعد همین که پناهگاهی امن پیدا  میکنیم،‌ تمام احساسات خود را بروز می‌دهیم. آن وقت دیگر آزاد و رها می‌شویم.

همدردی به معنای موافقت با کودک دوزبانه نیست، بلکه نشان می‌دهد می‌توانید او را درک کنید و از چشم او به ماجرا بنگرید. ممکن است کودک کاری را که شما می‌گویید انجام دهد، اما حق دارد باورها و احساسات خود را داشته باشد. همه‌ی ما می‌دانیم تأیید گرفتن چه احساس خوشایندی است؛ گاهی آسان‌تر است که وضعیت را از چشم دیگران ببینیم و بر آنچه اعتقاد شخصی ماست، اصرار نکنیم. به این جملات نگاه کنید:

«می‌دونم برات خیلی سخته که بازیت رو قطع کنی و بیای برای شام، ولی الان وقت شامه.»

«می‌دونم دوست داری همه‌ی وقتم برای تو باشه و فقط حواسم به تو باشه، اینطور نیست؟»

«خیلی بد شد که داره بارون میاد و نمی‌تونی بری بیرون بازی کنی.»

«می‌دونم دوست داری مثل آدم بزرگا تا دیروقت بیدار بمونی.»

«می‌دونم از اینکه برج اسباب‌بازیت خراب شد خیلی دلخور شدی.»

این حس که درک می‌شوید مواد بیوشیمیایی تسکین‌دهنده‌ای را در بدن آزاد می‌کند. هر بار کودک دوزبانه احساس کند آرام شده این مسیر عصبی‌ در او تقویت می‌شود و هم‌چنان‌ که بزرگ‌تر می‌شود یاد می‌گیرد چطور خود را آرام کند.

بچه‌ها با تجربه‌ی همدردی دیگران، خود نیز همدردی را یاد می‌گیرند.

به این ترتیب به کودک دوزبانه کمک می‌کنید درباره‌ی تجربه‌‌اش و آنچه باعث بروز این احساسات می‌شود، فکر کند. کودکان باید بدانند هر احساسی برای خود نامی دارد، و این اولین قدم برای آموزش کنترل و مدیریت احساسات به بچه‌هاست.

افزایش هوش هیجانی در کودکان دوزبانه

۲. به کودک اجازه دهید خود را ابراز کند

کودکان نمی‌توانند بین «احساسات»شان و «خود»شان تفاوت قائل شوند. به جای بی‌اهمیت جلوه دادن یا نفی احساسات آنها که باعث می‌شود فکر کنند احساس‌شان بی‌ارزش یا خجالت‌آور است، آنچه احساس می‌کنند، بپذیرید.

ناپسند دانستن عصبانیت یا ترس کودک دوزبانه باعث نمی‌شود او دیگر این حس را نداشته باشد بلکه او را وامی‌دارد احساسات خود را سرکوب کند. احساساتی که آزادانه ابراز می‌شوند دیگر کودک را آزاد نمی‌دهند اما متاسفانه احساساتی که سرکوب شوند از بین نمی‌روند، بلکه انگار به دام افتاده‌ باشند همواره دنبال یافتن راهی به بیرون هستند. این احساسات تحت کنترل ضمیر خودآگاه قرار ندارند، به همین دلیل می‌توانند بعدها ناگهان و ظاهراً بی‌دلیل و طوفانی خود را نشان دهند. آن وقت با کودکی روبه‌رو می‌شوید که به خواهر خود مشت می‌زند، کابوس می‌بیند یا تیک عصبی دارد.

بنابراین به کودک آموزش دهید بعضی رفتارها نادرست هستند و نباید از او سر بزند اما هر چه احساس می‌کند قابل درک و بخشی از طبیعت انسانی اوست.

«می‌دونم خیلی عصبانی هستی که برادرت اسباب‌بازیت رو شکست! کاملا درکت می‌کنم ولی هر چقدر هم عصبانی باشی دلیل نمی‌شه اون رو بزنی، به جاش سعی کن احساست رو بهش بگی و باهاش حرف بزنی.»

«می‌دونم به خاطر اولین روز مدرسه استرس داری. منم مثل تو بودم. دوست داری درباره‌اش با هم حرف بزنیم؟»

«می‌دونم خیلی ناامیدی! چون از صبح انگار همه‌اش بد آوردی. تعجبی نداره اگه بخوای گریه کنی. همه گاهی اوقات نیاز به گریه دارن. بیا بغل بابا و هرقدر دوست داری گریه کن.»

وقتی احساسات کودک دوزبانه را بپذیرید به او کمک می‌کنید خود نیز احساساتش را بپذیرد. در نتیجه می‌تواند از پس آن بربیاید، به راهش ادامه دهد و احساساتش را بهتر کنترل کند.

پذیرش شما به کودک یاد می‌دهد زندگی احساسی او خطرناک یا شرم‌آور نیست و درحقیقت کاملا عادی و قابل مدیریت است. به این ترتیب او می‌فهمد تنها نیست. یاد می‌گیرد حتی بخش‌های نه چندان خوشایند وجودش هم قابل قبول است، پس می‌تواند همان‌طوری باشد که واقعا هست، و این هیچ ایرادی ندارد.

نظرات

Captcha
بازگشت به بالا