کودک دوزبانه برونگرا
هر کودک خصوصیات متفاوتی دارد که او را از سایرین متمایز می سازد. درون گرایی و یا برون گرایی از ویژگی هاییست که به صورت ذاتی با کودکان دوزبانه است و می تواند بر شخصیت آن ها اثر گذار باشد. والدین و یا مربیان که در ارتباط با کودک دوزبانه هستند با بالا بردن آگاهی خود در زمینه های مختلف و شناخت بهتر و بیشتر خصوصیات این دسته از کودکان دوزبانه می توانند عملکرد بهتری داشته باشند.
کودکان دوزبانه برونگرا معمولاً بهعنوان افرادی اجتماعی و اهل انجام کارهای تیمی شناخته میشوند و در مقابل آنها کودک دوزبانه درونگرا معمولاً تمایل دارد تا اوقات فراغت خود را بهتنهایی بگذراند. به عبارتی به همان میزان که حضور در جمع میتواند برای کودکان درونگرا کلافه کننده باشد کودکان برونگرا از تنهایی خسته میشوند و اگر به آنها حق انتخاب بدهید هرگز تنهایی را انتخاب نخواهند کرد. کودکان برونگرا درصورتیکه مهارتهای اجتماعی لازم برای فعالیت در جمع را یاد نگیرند، میتوانند آسیبهای روحی بسیاری را تجربه کنند. برای مثال یک کودک دوزبانه برونگرا بهراحتی با غریبهها دوست میشود و این موضوع میتواند گاهی خطرناک باشد. به همین خاطر بهتر است با کمک گرفتن از مشاورین کودک و افزایش اطلاعات خود درزمینهٔ برونگرایی، آگاهی خود را ازآنچه باید در تربیت کودکان برونگرا به آن توجه داشته باشید، افزایش دهید.
به اعتقاد بسیاری از روانشناسان، برونگرایی یا درونگرایی ویژگی فطری است که کودک دوزبانه با آن به دنیا آمده و تغییر چندانی نمیتوان در آن ایجاد کرد. اگرچه این موضوع تا حد زیادی درست است اما بااینحال از تأثیر تربیت و میزان روابــط اجتماعی والدین نیز نمیتوان غافل شد. بهطورکلی کودکان برونگرا افرادی هستند که آستانه تحریک مغزی در آنها بالاتر است و به همین خاطر نیاز دارند تا به فعالیتهای هیجانانگیزتری برای رسیدن به احساس لذت دست بزنند.
این درحالیست که کودکان دوزبانه درونــگرا معمولاً به دلیل آستانه پایین تحریک مغزی بهسرعت برآشفته میشوند و به همین خاطر سکوت را ترجیح میدهند. کودکان برونگرا معمولاً با ویژگیهایی مثل علاقه به انجام کارهای تیمی یا برقراری روابط اجتماعی با دیگران شناخته میشوند و تنها ماندن یا سکوت شرایطی است که میتواند باعث کلافگی آنها شود.
اگرچه والدین کودکان درونگرا معمولاً نگرانی بیشتری درزمینهٔ پرورش مهارت های ارتباطی کودکان دوزبانه خود دارند اما بااینحال برونگرایی نیز ویژگی است که در صورت عدم تربیت صحیح میتواند مشکلات بسیاری را در روابط اجتماعی فرد ایجاد کند. بهطورکلی خلق کودک دوزبانه شما از همان سالهای اولیه کودکی مشخص میشود و با توجه به تفاوتها ذاتی این دو گروه با یکدیگر بهتر است نکاتی را راجع به شیوه تربیت هر یک از این کودکان آموزش ببینید.
یکی از مهمترین نکاتی که باید به آن توجه داشته باشید این است که در تعریف شــخصیت، درونگرایی یا برونگرایی بهعنوان یک طیف از حالات خلقی در نظر گرفته میشود و کودکان دوزبانه برونگرا نیز گاهی به سکوت یا تنهایی نیاز دارند. علاوه بر این میزان بروز رفتارهای برونگرایانه در کودکی که در یک خانواده پرجمعیت و شلوغ زندگی میکند با میزان برونگرایی در کودکی که در یک خانواده درونگرا زندگی میکند، متفاوت خواهد بود. درنتیجه بهتر است در قضاوتهای خود راجع به خلقیات کودک به این نکات توجه داشته باشید.
خصوصیات کودک دوزبانه برونگرا
کودکان دوزبانه برونگرا بهراحتی و از همان سنین ابتدایی کودکی از طریق روحیات و رفتارهایشان قابلتشخیص هستند. با توجه به اهمیتی که شناخت روحیات در شیوه تربیــت کودک دارد در این قسمت به برخی از نشانههای کودکان برونگرا اشاره میکنیم:
کودکان برونگرا به طور کلی از حضور در جمع انرژی پیدا کرده و در برقراری ارتباط با دیگران نیز بسیار قوی عمل میکنند. این کودکان دوزبانه بهراحتی در جمعهای شلوغ احساس راحتی کرده و میتوانند با دیگران ارتباط برقرار کنند یا حتی دوستان جدیدی بیابند. یکی از نشانههای کودکان برونگرا این است که تعداد دوستان آنها بالاست و بهخوبی برای انجام کارهای تیمی یا کمک به دیگران حاضر میشوند.
انرژی و هیجانی که به دنبال فعالیتهای جمعی در این کودکان دوزبانه ایجاد میشود تا مدتی پس از پایان فعالیت یا مهمانی نیز باقی خواهد ماند و به این دلیل است که بسیاری از مواقع شما متوجه خواهید شد که فرزندتان تا مدتها از یک مهمانی یا فعالیت گروهی صحبت میکند.
یکی از ویژگیهای کودکان دوزبانه برونگرا این است که آنها استعداد خوبی در انجام کارهای گروهی دارند و تمایلات فــردگرایی در آن ها بسیار کمرنگ است. این کودکان دوزبانه به همکاری با دیگران علاقه دارند و بهخوبی میتوانند یکی از اعضای فعال و مؤثر هر گروهی باشند. در عین حال هنگامیکه از آنها بخواهید فعالیتی را بهتنهایی انجام دهند احتمالاً دچار خستگی و افت عملکرد خواهند شد.
کودکان دوزبانه برونگرا بهراحتی میتوانند وارد تعامل با افراد ناشناس شوند و در مدت کوتاهی از آنها یک دوست جدید برای خود بسازند. به همین خاطر آنها معمولاً در هیچ گروه و مجموعهای احساس غریبی نمیکنند و بهراحتی میتوانند خود را با هر جمع جدیدی وفق دهند.