اختلالات دیکته در کودک دوزبانه
معمولاً مشکلات نوشتن در این کودکان دوزبانه با صدمات مغزی، کودکان دوزبانه با آسیبهای حقیقی مغزی و کودکان با نارسائیهای ویژه در یادگیری دیده میشود. از اصطلاح دیسگرافی برای کودک دوزبانه ای که علی رغم هوش طبیعی بسیار بد مینویسند، استفاده میشود. این کودکان دوزبانه اغلب آینه نویسی یا وارونه نویسی میکنند یا بسیار بدخط مینویسند.
برخی از محققان عقیده دارند که بد نویسی این کودکان دوزبانه عمدتاً به دلیل عدم هماهنگی حرکتی آنان است، اما باید توجه داشت که نوشتن به عنوان یک عمل پیچیده شامل رشد ذهنی، تبحر در مهارتهای حرکتی و بینایی است.
اهمیت درست یا خوانا نوشتن به گونهای که قابل خواندن برای دیگران باشد کاملاً روان و آشکار است. اکثر متخصصان برای نوشتن، نقشی اساسی قائل هستند و از آن برای یاددادن خواندن و هجی کردن استفاده میکنند. عملاً دیکته نوشتن به دلیل انتزاعی بودن آن برای کودک دوزبانه فعالیتی دشوار است. به ویژه با توجه به خودمداری کودکان، نوشتن مطالبی که دیگران بیان میدارند برای آنان مشکل میباشد.
به همین جهت زبان نوشتاری در سلسله مراتب توانائیهای زبانی، (گوش دادن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن) پس از سایر اشکال زبان، یاد گرفته میشود و لذا هر گونه مشکلی در سایر زمینهها مانند گوش دادن، سخن گفتن و خواندن میتواند بر یادگیری زبان نوشتاری تاثیر منفی داشته باشد.
برخی از کودکان دوزبانه از مهارت کافی در نوشتن برخوردار نیستند. زیرا مهارتهای پیش نیاز با دست را که عمدهترین آنها عبارت است از: درک موقعیت بدن فرد نسبت به اشیا، مفاهیمی چون بالا، پایین، زیر، رو، راست و چپ، ادراک اندازهها، شکلها و بازشناسی آنها، درست گرفتن مداد و تنظیم وضعیت کاغذ نسبت به چشمها و بدن و چرخش دست برای تولید منحنیها و کپی کردن شکلهای هندسی را نیاموختهاند.
کودکان دوزبانه ای که در خصوص مهارتهای حرکتی دشواری دارند، معمولاً در زمینه نوشتن نیز با مشکل مواجه هستند، زیرا از چگونگی حرکت دستها و هماهنگی آن با چشمها، توانایی اندکی دارند و نیز ممکن است کاستیهایی در دستکاری مواد و استفاده از دستها در کسب آگاهیهای لازم از طریق حس لامسه داشته باشند. در مواردی که دشواریهای کودک دوزبانه در نوشتن آنچنان شدید است که با روشهای آموزش ویژه قابل اصلاح نیست از ماشین تحریر برای نوشتن استفاده میشود.
با توجه به اینکه معمولاً بیان محاورهای کلمات و نوشتن رسمی آنها در بسیاری موارد با یکدیگر تطابق ندارد. لذا برای افراد نوشتن دیکته کار آسانی نیست. احتمالاً بهرهگیری از حافظه برای نوشتن یک کلمه از خواندن آن دشوارتر میباشد.
زیرا خواندن یک کلمه بازشناسی یا عمل تبدیل یک نماد یا نشانه مطرح است و متن موجود نیز این امر را تسهیل میکند. در حالی که در نوشتن دیکته یک کلمه، عمل تبدیل صرقاً از طریق حافظه میباشد و نشانههای جانبی و زمینهای نیز وجود ندارد.
لذا ممکن است برخی از کودکان دوزبانه که در نوشتن املا دچار دشواری هستند، در مهارت خواندن مشکل نداشته باشند. البته گاه نیز هر دو مشکل با یکدیگر دیده میشود باید به خاطر داشت که در بسیاری از موارد، مشکلات نوشتن و دیکته کودکان دوزبانه ممکن است یا به علت تدریس ناکافی و نادرست مربیانی که خود از آموزش کافی بهرهمند نیستند و یا به دلایلی مانند غیبتهای طولانی و مکرر کودک از مدرسه، کلاسهای پرجمعیت، روابط نامطلوب کودک و معلم، مواد و برنامه درسی نامناسب و مانند آن باشد.
که در این صورت، مشکل کودک دوزبانه با تعریف آمده در این مقاله تطابق ندارد و احتمالاً با رسیدگی به وضع موجود و اصلاح آن، مشکل برطرف میشود.
عمدهترین عللی که برای نارسا نویسی و دشواری در نوشتن دیکته ذکر میشود، عبارت است از:
1- عدم توجه و دقت
2- ضعف مهارتهای حرکتی
3- اختلال در ادراک بینایی حروف و کلمات
4- ضعف حافظه بینایی و شنوایی
5- دشواری در انتقال اطلاعات از یک کانال حسی به کانال دیگر یا در پیوندهای حسی
6- انتزاعی بودن مطلب