اصول بهبود مهارت اجرایی در کودکان دوزبانه (قسمت سوم)
در دو مقاله قبلی به معرفی چهار اصل که به شما والدین و مربیان عزیز کمک می نماید تا بتوانید مهارت اجرایی را در کودکان دوزبانه افزایش دهید و این مهارت را به نوعی در آن ها پرورش دهید پرداخته ایم. این مقاله نیز ادامه دو مقاله قبلیست و برای بهتر متوجه شدن آن بهتر است که آن دو مقاله را بخوانید.
پنجمین اصل :
به جای اینکه با کودک دوزبانه خود بجنگید، از میل درونی او برای کنترل و تسلط استفاده کنید. همانطور که اکثر والدین کودکان دوزبانه 2 ساله میدانند، کودکان از سنین خیلی پایین به سختی تلاش میکنند زندگیشان را کنترل کنند. آنها این کار را از طریق تسلط بر موقعیت و یا تلاش برای به دست آوردن چیزی که میخواهند، انجام میدهند.
دیدن این تسلط و مهارت برای والدین لذتبخش است. همان پشتکاری که کودک دوزبانه شما برای ایستادن به خرج میدهد را بعدها در تمرین بالا رفتن از پلهها، چند سال بعد در یادگیری راندن دوچرخه و چند سال بعد در یادگیری رانندگی میتوان دید.
وقتی خواستههای والدین و کودکان دوزبانه با هم در تعارض است، والدین معمولاً در مورد کارهایی که کودکان برای رسیدن به هدف خود انجام میدهند، نگران میشوند.
با این وجود راههایی وجود دارد که میتوانید کودک دوزبانه تان را حمایت کنید در حالی که تصمیمگیرنده باز هم خودتان هستید. این راهها شامل موارد زیر میشود:
عادتهای روزانه و برنامههایی را ایجاد کنید برای اینکه کودک دوزبانه بداند چه اتفاقی، چه وقتی خواهد افتاد و آنها را به عنوان قسمتی از زندگی هر روزه بپذیرد. این کار به خصوص برای فعالیتهایی که هر روزه اتفاق میافتند، مهم است. مثل وعدههای غذایی، زمان خواب. این عادتهای معمول روزانه و برنامهها باید زمانهای خاصی از روز یا فعالیتهای خاصی را شامل شود که کودک دوزبانه میداند والدین بعضی اوقات حواسشان به انجام آنها نیست. وقتی که شما برنامه را از قبل مشخص کنید، کودک دوزبانه تان کمتر احتمال دارد از آن شکایت کند. و بنابراین کمتر در اجرای برنامهای که طراحی کردهاید، مقاومت خواهد داشت.
فرصتی برای انتخاب از بین گزینهها برای کودک دوزبانه تان ایجاد کنید تا به او مقداری حس کنترل بدهید. این گزینهها میتواند در رابطه با موارد زیر اعمال شود: چه کارهایی، چه وقتی یا به چه ترتیبی انجام شود.
کارهای سخت را به مراحل کوچک تقسیم کنید و به تدریج مسئولیتهای خواسته شده در هر مرحله از کار را افزایش دهید.
از گفتن نه به شکل خودکار و بدون فکر اجتناب کنید.
شما میتوانید به جای این که کودک دوزبانه را مجبور به انجام کاری کنید، به این سمت حرکت کنید که خودش بخواهد کاری را انجام دهد. این پیشرفت از (باید) به (میخواهم) به عنوان قانون مادربزرگ هم شناخته شده است. چون مادربزرگها همیشه قبل از اینکه به کودکان دوزبانه اجازه دهند یک قطعه کیک شکلاتی خوشمزه پخته شده در خانه را بخورند، از آنها میخواهند کارهای روزانه خود را انجام دهند.
ششمین اصل:
کار را اصلاح کنید و با تواناییها و تلاش کودک دوزبانه تان هماهنگ شوید.
انجام بعضی کارها هم برای کودکان دوزبانه و هم بزرگسالان نیاز به تلاش زیادی دارد. به کاری فکر کنید که شما از چند هفته پیش از همسرتان خواستهاید. عدم انجام کار به این خاطر نیست که او یا شما از پس آن برنمیآیید.
در واقع دو نوع کار مشکل و سخت وجود دارد. یکی کاری که شما خیلی خوب نمیتوانید انجام دهید و دیگری کاری که شما میتوانید انجام دهید اما دوست ندارید. برای کودکان دوزبانه هم همینطور است و راهبردهای متفاوتی بسته به اینکه کار مورد نظر چیست، برای انجام آن استفاده میشود.
اگر کاری را از کودک دوزبانه میخواهید که در انجام آن توانایی زیادی ندارد، آن کار را با تقسیم کردن به مراحل کوچکتر مدیریت کنید. سپس از مرحله اول شروع کنید و بعد از انجام آن، مراحل بعدی را ادامه دهید. یا از مرحله آخر شروع کنید و به مرحله قبلی بروید و تا زمانی که کودک به مرحله فعلی مسلط نشده است، مرحله دیگری را انجام ندهید.
در واقع آنچه والدین را اذیت میکند کارهایی است کودک دوزبانه میتواند انجام دهد ولی علاقهای به انجام آنها ندارد. شما ممکن است کودکتان را به خاطر اینکه میگوید (این کارها را دوست ندارد) سرزنش کنید. اگر کودک دوزبانه کاری که شما خواستهاید را انجام نمیدهد و این عامل درگیری بین شما و کودکتان است، میتواند به این دلیل باشد که کودکتان آن کار را لذتبخش نمیداند.
نکته مهم این است که اگر چندین بار جنگیدید و برنده نشدید، بهتر است ماهیت جنگ را عوض کنید. هدف آموزش تلاش بیشتر به کودک دوزبانه است. راه رسیدن به چنین هدفی، این است که قدم اول را به اندازه کافی آسان کنید و بعد فوراً قدم اول را با پاداش همراه کنید؛ بنابراین کودک احساس نمیکند که کار سخت است.
وقتی پاداش ارائه میشود، کودک دوزبانه شما میفهمد که در مقابل کمی افزایش تلاش برای انجام قدم اول کار، نتیجهای وجود دارد. بعد به تدریج میزان تلاشی که کودک باید انجام دهد تا به پاداش برسد را افزایش دهید. این کار از طریق افزایش میزان زمانی که کودک قبل از گرفتن پاداش باید صرف کند یا افزایش مسئولیتهای مرتبط با کار قابل انجام شدن است.
از وقتی با والدینی کار میکنیم که کودکان دوزبانه ی آنها در مقابل انجام کارهای سخت مقاومت میکنند، فهمیدهایم استفاده از یک مقیاس از ۱ تا ۱۰ برای اندازهگیری سختی کار مؤثر است. ۱۰ روی مقیاس، کاری است که کودک دوزبانه میتواند انجام دهد اما خیلی خیلی برای او سخت است. اما 1 در مقیاس به این معنا است که کار اصلاً نیاز به تلاش ندارد. هدف این است که کار به گونهای طراحی یا اصلاح شود که سختی آن در حد شماره ۳ مقیاس باشد.
این مقیاس همچنین میتواند برای تکالیف درسی سخت هم استفاده شود. شما میتوانید از دخترتان بخواهید قبل از شروع برنامهریزی درسی، سختی هر قسمت از تکلیف را مشخص کند. و درباره ترتیبی که میخواهد تکالیف را بر پایه درجه سختی آنها انجام دهد، تصمیم بگیرد.
همچنین ممکن است او را تشویق کنید تا تکلیفی که درجه سختی بالایی دارد به قسمتهای کوچکتر تقسیم کند. یا حتی بعد از هر تکلیف سخت یک تکلیف آسان انجام دهد.