خلاقیت در کودکان دوزبانه
داشتن خلاقیت یکی از عوامل مهم در رشد کودک دوزبانه است و در بسیاری از امور می تواند راه گشای کودک دوزبانه شما باشد، دانستن این موضوع که آیا خلاقیت ذاتیست یا اکتسابی و یا چه عواملی می تواند به پرورش آن کمک نماید موضوعیست که دراین مقاله مورد بررسی قرار گرفته است.
آیا خلاقیت قابل آموزش است؟ این سوال برای اکثریت مردم پیش میآید که آیا واقعاً میشود خلاقیت را آموزش داد؟ در پاسخ باید گفت: خلاقیت را نیز مانند تمامی حرفهها و هنرهای دیگر میتوان آموزش داد؛ به شرط آنکه در محیط مناسب، مربی خوب و کودکان دوزبانه ای پرشور حضور داشته باشند. خلاقیت، هنری است نهفته در اعماق وجود کودک دوزبانه شما که با تلاش او و آموزش شکوفا میشود. و میتوان آن را پله به پله و قدم به قدم در عرصه وجود کودک دوزبانه ظهور نماید. و روز به روز، درخشندگی و شفافیت آن را نمایان ساخت. بسیاری از علمای روانشناسی و تعلیم و تربیت بر این باورند که خلاقیت را میتوان در مدرسه به کودکان دوزبانه یاد داد.
«گوردن» (۱۹۶۱)، «گانیه» (۱۹۸۴)، «گیلفورد» (۱۹۸۷)، «تورنس» (۱۹۹۸)، پژوهشهایی در این زمینه انجام دادهاند و به آموزش خلاقیت معتقد هستند.
«گانیه» خلاقیت را نوعی حل مسأله میداند.
«گیلفورد» ویژگی مهم خلاقیت را واگرا بودن آن (سیالی، انعطاف پذیری و تازگی) میداند.
«تورنس» در جدیدترین تعریف خود، خلاقیت را فرآیند حس کردن مشکلات و مسائل، شکافتن اطلاعات عناصر گمشده، چیزهای ناجور، حدس زدن و فرضیه سازی درباره ی این نواقص و ارزیابی و آزمون این حدسها و فرضیهها، تجدید نظر کردن و دوباره آزمودن آنها و بالاخره انتقال نتایج میداند. تعریف «تورنس» طیف کاملی است از آنچه که خلاقیت را در برمیگیرد. تا مدتی پیش عده زیادی از محققان عقیده داشتند که خلاقیت امری فطری و موروثی است. به همین سبب تصور بر این بود که مردم باید به دانشمندان و هنرمندان خلاق ارج بگذارند و موجباتی فراهم آورند که استعدادهای آنان بارورتر گردد.
خوشبختانه بر اثر تحقیقات علمی دامنه داری که در زمینه خلاقیت انجام شده و نتایجی که از آن به دست آمده است عقاید در حال تغییر است. اکنون معلوم شده است که استعداد خلاقیت در همه کودکان دوزبانه با شدت و ضعف مختلف وجود دارد و میتوان آن را بر اثر آموزش، رشد و گسترش داد و شکوفا کرد. طرفداران این نظریه معتقدند در تکوین یک رفتار خلاق، محیط نقش اساسی دارد.
در صورتی که مخالفان این عقیده، نقش محیط را نفی میکنند و میگویند کودک دوزبانه ای که رفتاری خلاق دارد خصوصیات خود را در هر جا که باشد نشان میدهد و محیط نمیتواند در آن نقشی داشته باشد.
لازمه آموزش دادن خلاقیت به کودکان دوزبانه، داشتن معلمی خلاق است و محیطی مناسب و آرام که موجبات یورش فکری را در آموزندگان فراهم آورد. بنابر تحقیقات انجام شده میتوان دریافت:
1- هر کودک دوزبانه میتواند خلاقیت خود را بهبود بخشد.
2- آموزش گروهی، مؤثرتر است.
3– برتری تحقیقات و آموزش گروهی چندین دلیل دارد:
- وسعت معلومات، تصورات و تجارب چند نفر، بیشتر از وسعت معلومات یک نفر است.
- نظری که یکی از اعضای گروه ارائه میدهد، نقطه آغازی است که خلاقیت دیگر را برانگیزد.این همان بهرهوری متقابل است.
- یک گروه بیش از افراد تشکیل دهنده آن دست به اقدامات احتمالی و خطرناک میزند. تجارب انجام شده در ایالات متحده آمریکا، این امر را ثابت کرده است که پاسخ خلاق، پاسخی است که از احتمال و خطر بیشتری برخوردار میباشد.
4– آموزش به تمام شخصیت کودک دوزبانه مربوط میشود: آموزش روح و تربیت جسمانی.
اگر خلاقیت یک کودک دوزبانه رفتاری است که با توجه به مجموعهی شخصیت او توجیه میشود، برای تأثیر بر آن نیز باید روی شخصیت تأثیر گذاشته شود. آموزش خلاق، در این صورت به شکل غیرمنتظرهای در خواهد آمد. جسم و حرکات و رفتار انسانی، مسائل و مشکلات روانشناختی یک کودک دوزبانه را نشان میدهد.
5– واقعیتها و تجارب جدید را بپذیرید.
ذهن خلاق، روی ماده و مقدار اطلاعاتی که هر کودک دوزبانه از آن برخوردار است، تأثیر میگذارد. همین میتواند با افزایش اطلاعات مورد نیاز، بر مقدار خلاقیت بیافزاید.
6– کودک خود را بشناسد و قبول کند.
طرد و عدم پذیرش ناخودآگاه، شناخت و پذیرش بعضی جنبههای شخصیت خویشتن که همان «سرکوبی» است، سبب بسته شدن ذهن و فکر کودک دوزبانه میگردد و در نتیجه در بروز خلاقیت خدشه وارد میکند.
7– پشتکار داشتن را یاد بگیرد.
کودک دوزبانه خلاق برای پیدا کردن چیزی در وهله اول و سپس تحلیل و القای افکار و نظرات خود به دیگران باید از پشتکار کافی برخوردار بود.
8- انعطاف پذیری درونی خود را گسترش دهد.
محققان آمریکایی، نشان دادهاند که خلاقترین افراد در صورت لزوم قادر هستند به طرز فکر کودکان برگردند. تمرینات انجام شده در مورد استفاده در گروههای خلاقیت، در تمایلات مختلف شخصیت، امکان دخالت در راه حل یک مسأله را فراهم میکنند و در نتیجه سبب رشد و گسترش و انعطاف پذیری فرد میشوند.
9– انتقال از یک حالت یا احساس به یک تصور.
10– انتقال از یک احساس به مرحلهی عمل.
11– سمبولیسم بین دو وسیلهی توجیه.
12– پیش برود و ابداع کند.
13- هرقدر امکان داشته باشد محیط خود را تغییر دهد.