بررسی تاثیرات بازی های الکترونیکی بر کودکان دوزبانه
جوامع امروزی بیش از پیش نگران آثار خشونتهای وسایل ارتباط جمعی بر رفتار کودکان دوزبانه است. در سالهای اخیر، متخصصان به این فکر افتادهاند که آثار این خشونتها بر رفتارهای کودکان را مطالعه کنند. طبق اعلام موسسهای که در ارزیابی موفقیت برنامههای تلویزیونی تخصص دارد، هر خانواده آمریکایی، که بچه پیشدبستانی دارد، هفتهای ۵۳ ساعت تلویزیون را روشن نگه میدارد، در صورتی که این تعداد در مورد خانوادههایی که بچهی پیشدبستانی ندارند، ۴۳ ساعت است.
واقعیت این است که کودکان دوزبانه، بیشترین وقت خود را، به استثنای خواب، به تلویزیون اختصاص میدهند. بیشترین برنامههای کودکان دوزبانه مملو از اعمال تخریبی، خشونتآمیز و پرخاش است. همزمان با بزرگ شدن، بچهها کمتر تمایل نشان میدهند که برنامههای تربیتی تماشا کنند. اما در عوض به برنامههای کارتونی و خندهدار بیشتر علاقهمند میشوند.
اگر برنامههای کارتونی را به دقت مشاهده کنید، میتوانید در هر ساعت ۵۰ عمل خشونتآمیز ببینید. مثلاً، حیوان وحشتناکی را میبینید که یکی دیگر را دنبال میکند، درخت تنومندی را از زمین میکند، کمی بعد به ته درهی گود پرت میشود، یک سنگ دو هزار کیلویی روی او میافتد و آنگاه زیر یک صخره بزرگ دفن میشود. کمی بعد، پیانویی که پر از دینامیت است به چهرهی او میخورد، حیوان به هوا پرت میشود و پیانو را با دهان خود میگیرد.
طبق تحقیقات متعدد، مشاهدهی خشونت در تلویزیون زمینهی ظهور رفتار خشونتآمیز به شیوههای مختلف را در کودک دوزبانه شما مساعد میکند. در درجهی اول، خشونت تلویزیون این امکان را به کودک دوزبانه میدهد که مهارتهای پرخاشگری را یاد بگیرد. به علاوه، مشاهدهی رفتارهای خشونتآمیز، بازداری این نوع رفتار را کاهش میدهد.
بالاخره، خشونت تلویزیونی اثر شرطی شدن مستقیم دارد: کودک دوزبانه رفتارهای خشونتآمیز را با تخیل دربارهی تجربههای خشونتآمیز دیگران، یاد میگیرد. همچنین مطالعات نشان میدهد که خشونت تلویزیونی، تحمل کودک در مقابل خشونت زندگی واقعی را افزایش میدهد. و این زمینه را در او به وجود میآورد که دنیا را محلی خطرناک تصور کند.
مشاهدات مختلف نوع بالا این اندیشه را تائید میکنند که دخالت یک بزرگسال ضرورت دارد. این بزرگسال، انتخاب برنامه و تعداد ساعات اختصاص داده شده به تلویزیون را کنترل میکند. به علاوه، این شخص به کودک دوزبانه خود کمک میکند تا محتوای برنامه را خوب درک کند و واقعی را از غیر واقعی تخیلی تمیز دهد.
مطالعات، بیش از پیش تأکید دارد که تلویزیون، برای کودک دوزبانه، منبع سرگرم کننده است. اما در یادگیریها و رشد او نیز نقشی مهم دارد. اکثر تأییدهای مربوط به جنبههای تربیتی و روانشناختی تلویزیون، در مورد بازیهای ویدیویی نیز صدق
میکند.
در آغاز سالهای ۱۹۷۰، در بازار فیلمی وجود داشت که بازی الکترونیکی بسیار ساده پینگ پونگ را نشان میداد. بعد فیلمهای خشونتآمیز زیادی به بازار آمد. در سال ۱۹۸۰ بازیهای ویدیویی کودکان چنان رواج یافت که پزشکان، ناراحتی دست را عارضهی مهاجمان فضایی نامیدند و به افراط در بازیهای ویدیویی نسبت دادند.
تعداد زیادی از والدین معتقد هستند علاقه شدید به بازیهای ویدیویی میتواند بر رشد کودکان دوزبانه آنها پیامدهای سویی داشته باشد وبه این دلیل نگراناند و دلایل این نگرانی کم نیست.
بازیهای ویدیویی اجازه نمیدهد که کودک دوزبانه خودش تصمیم بگیرد، خیالپردازی را به تجربه بگذارد و در نتیجه مسائل خاص خود را حل کند. اکثر این بازیها به ابتکارهای فردی، خلاقیت و تفکر پاداش نمیدهند. همچنین این بازیها به کودکان اجازه نمیدهند که افکار خود را امتحان، تواناییهای خود را کشف و تخیلات خود را به کار بگیرند.
به عقیدهی مخالفان، بازیهای ویدیویی نه تنها یک محیط فرهنگی و حسی متوسط ایجاد میکنند. بلکه محتوای اکثر آنها به طور وحشتناکی خشونتآمیز و تهییج کننده است. به علاوه، کودکی که به پاداشهای سریع بازیهای ویدیویی عادت کرده است، احتمال دارد در تلاشهای لازم برای یادگیری موسیقی یا نقاشی یا یادگیری چیزهای دیگر از همین نوع را، که به تلاش طولانی و پاداشهای زماندار نیاز دارند، به کار نبرد.در عین حال، امیدواری نیز وجود دارد. تکنولوژی بازیهای ویدیویی، وسایلی در اختیار مربیان قرار میدهند که با آنها بتوانند به کودکان دوزبانه برسند، به آنها در یادگیری، فکر کردن و خلاق بودن کمک کنند.
مسلماً، بازیهای ویدیویی، مثل تلویزیون، در زندگی اجتماعی ما آنقدر اهمیت دارند که دربارهی آن بیشتر فکر کنیم و بیشتر به تحقیق بپردازیم. اگر میخواهیم تلویزیون و بازی ویدیویی را در مسیر سالم و مثبت هدایت کنیم، لازم است مبارزهی قابل توجهی را راه بیندازیم.