عواملی که مانع رشد مغزی کودک دوزبانه می شود
گاهی اوقات پدر مادر ناخواسته و یا از روی ناآگاهی سبب جلوگیری از رشد مغزی فرزندشان می شوند و این عامل بسیار بسیار در موفقیت کودک دوزبانه آن ها موثر است اگر می خواهید بدانید شما جزو این دسته از والدین هستید یا خیر در این مقاله همراه ما باشید:
پدر و مادران حساس همواره موفقیتهای هوشی و مغزی کودکان دوزبانه خود را پیگیری میکنند؛ حتی اگر به قیمت ناراحتی فرزندانشان تمام شود.
داستان غمانگیزی در کره جنوبی در جریان است. از آنجا که فشار پدر و مادرها برای موفقیت کودکان دوزبانه در درس بسیار زیاد است، پس از حوادث رانندگی، دومین علت مرگ و میر در نوجوانان ۱۵ تا ۱۹ ساله خودکشی است. من میفهمم که این رفتار والدین از کجا منشأ میگیرد. در دنیای رقابتی که تنها باهوشترین افراد قادر به بقا در رشتههای ممتاز هستند، این والدین که واقعاً به فرزندانشان عشق میورزند، درباره هوش فرزندانشان نگراناند. تنها نکته بد ماجرا این است که فشار مضاعف، مضر است.
فشارهای افراطی رشد هوشی کودک دوزبانه شما را از چند جنبه مختل میکند:
1. انتظارات فراوان، داشتن تفکری در درجات بالاتر را مختل میکند:
کودکان دوزبانه به انتظارات والدینشان بسیار اهمیت میدهند و سعی در برآورده کردن آنها دارند. اما وقتی بزرگتر میشوند، سعی میکنند در برابر آنها مقاومت کنند. اگر کودک دوزبانه خردسال تصور کند پدر و مادرش قصد دارند برایش فعالیت مغزی_هوشیای را کارسازی کنند که آمادگی انجامش را ندارد، ناخودآگاه از نظر ذهنی به گوشهای رانده میشوند. اجبار مغز سبب عقبگرد آن میشود و آن را به سطح تفکر پایینتری برمیگرداند. این رفتار عادت تقلب را در مغز شکل میدهد و باعث میشود یادگیری به تأخیر افتد و رشد مغز را مختل میکند.
2. فشار آوردن سبب کاهش و خاموش کردن کنجکاوی میشود:
کودکان دوزبانه کاوشگرانی طبیعیاند، اما اگر پدر و مادر قوانین سختی وضع کنند و انتظارهای بیش از حدی از فرزندانشان داشته باشند، این کاوشگری را در نطفه خفه میکنند.
3. عصبانیت مداوم یا ناراحتی هم میتواند سمی باشد:
وقتی والدین مغز کودک دوزبانه را زیر فشار میگذارند تا فعالیتی را انجام دهد که هنوز برای آن آماده نیست، مغز آسیب میبیند. والدین پرفشار اغلب از دست کودکان دوزبانه شان ناراحت، دلخور و عصبانیاند که چرا نمیتوانند فعالیت مورد نظر آنها را انجام دهند. بچهها حتی از سنهای پایین این دلخوری را درک و سعی میکنند از آن احتراز کنند.
از دست دادن کنترل، سمی است و میتواند حالتی ایجاد کند که به آن «استیصال در کمک خواستن» میگویند. این استیصال به مغز آسیب میزند و رشد مغز را مختل میکند. کودک دوزبانه میفهمد نمیتواند محرکهای منفیای مانند عصبانیت و دلخوری پدر و مادر را مهار کند. تصور کنید کودک کلاس سومی هر روز که از مدرسه باز میگردد، توسط پدر مسنش کتک میخورد. این کودک خانه دارد، اما خانه برای او محلی ترسناک است. او این پیام را درک میکند که راه فراری نیست و سرانجام هم حتی اگر راهی موجود باشد، هیچ تلاشی برای فرار انجام نمیدهد.
به همین علت به آن «استیصال در کمک خواستن» میگویند. البته نباید شرایط به این نامساعدی باشد تا این فرآیند ایجاد شود. حتی در کودکی هم استیصال در کمک خواستن یکی از دروازههای افسردگی است.
_ مغز بیشتر از اینکه بخواهد در مدرسه نمراتی خوب کسب کند، دوست دارد زنده بماند.
_ آنچه باعث یادگیری سریع میشود، تغذیه با شیر مادر، صحبت کردن فراوان با کودکان، بازیهای هدفدار و تشویق تلاش است. نباید باهوش بودن را تقدیر کنیم.
_ آنچه آموزش زودرس را مختل میکند، نگاه کردن به تلویزیون قبل از سن دو سالگی، زندگی بدون فعالیت، کمجنبشی و ارتباطات صورت به صورت حداقلی است.
_ فشار آوردن به مغز کودک قبل از آمادگی آن باعث عقبگرد رشد مغز میشود و مضر است.