بررسی مراحل رشد کودک دوزبانه
هر کودک دوزبانه باید مراحل رشد خود را به طور کامل طی نماید تا بتواند در بزرگسالی رفتاری متناسب با سن خود از خود بروز دهد از این رو در این مقاله به بررسی ویژگی مراحل رشد کودک دوزبانه و ترتیب آن می پردازیم.
هر چند پیاژه(یکی از روانشناسان مهم و اثرگذار در زمینه کودکان) بر تعامل کودک دوزبانه با محیط تاکید داشت، اما مقصود او از محیط همان محیط فیزیکی دور و بر کودک بود. چارچوب اجتماعی و فرهنگی که کودک دوزبانه در آن قرار گرفته هیچ نقشی در نظریه پیاژه ندارد، ولی بخش عمدهی چیزهایی که کودک دوزبانه ی در حال رشد باید بیاموزد، شیوههای ویژه و قراردادی نگرش محیط فرهنگی او به واقعیت است.یعنی چیزهایی از قبیل نقشهایی که انتظار میرود افراد مختلف یا زنان و مردان ایفا میکنند و قوانین و هنجارهای حاکم بر روابط اجتماعی در فرهنگ خاص کودک، در این حوزهها، حقایق معتبر همگانی یا دیدگاههای درست از واقعیت وجود ندارد.
بنابراین، از نظر کسانی که رویکرد اجتماعی – فرهنگی به رشد دارند کودک دوزبانه را نه به مثابهی دانشمند علوم طبیعی که به دنبال دانش ” حقیقی ” است، بلکه باید به عنوان تازه واردی به فرهنگ خاص در نظر آورد که با یادگیری نحوهی نگاه کردن به واقعیت اجتماعی از دید آن فرهنگ، سعی میشود بومی شود.
خاستگاه این رویکرد به رشد شناختی را میتوان در آثار ویگوتسکی دید. ویگوستکی معتقد بود که درک و مهارت اساساً از طریق مفهوم شاگردی (کارآموزی) گسترش مییابد و کودکان دوزبانه با یاری و راهنمایی افراد با اطلاع تر دنیای خود را بیشتر در مییابند و مهارت های جدید کسب میکنند، چون زبان وسیلهی اولیه تبادل مفاهیم است ویگوتسکی رشد زبان را در رشد شناختی دارای نقش اساسی میدانست. در واقع او اکتساب زبان را مهمترین جنبهی رشد کودک دوزبانه و حتی سایر کودکان میدانست.
زبان در رشد مهارتها و دانش جدید آدمی نقش مهمی بازی میکند. هنگامی که بزرگسالان و همسالان به کودک دوزبانه کمک میکنند تا در تکالیف جدید تسلط یابد. ارتباط بین آنها قسمتی از اندیشیدن او میشود.
کودکان دوزبانه به هنگام تمرین هر مهارت جدید، از توانایی زبانی خود برای هدایت اعمال خود استفاده میکنند. بنابراین آنچه را که پیاژه به عنوان گفتار خودمحور تلقی میکرد، ویگوتسکی عنصر اساسی رشد شناختی به شمار میآورد.
کودکان به منظور هدایت و جهت دادن به خودشان با خود حرف میزنند. این نوع خود آموزی، گفتار خصوصی نامیده میشود. شما میتوانید این فرآیند را وقتی کودک دوزبانه به خودش آموزش میدهد که چگونه تکلیفی مانند بستن بند کفش را که قبلاً از شخص دیگری شنیده انجام دهد، ببینید.
رشد زبان در کودک دوزبانه پیش از رفتن به دبستان فوقالعاده میباشد. در حقیقت، انفجاری در رشد زبان از نظر خزانهی لغات، دستور زبان و کاربرد علمی زبان برای او اتفاق میافتد. رشد زبان کودک در رشد و تفکر و استدلال او نقش بسیاری دارد.
بدیهی است که هر چه محیط اطراف کودک دوزبانه از نظر مکالمه و گفتوگو غنی باشد، رشد زبان او بهتر صورت خواهد گرفت و آمادگی بیشتری برای مهارتهای زبانی پیچیدهتر، نظیر خواندن و نوشتن، در دورهی بعدی خواهد داشت.
به عقیده برونر کودک دوزبانه کودکستانی به احتمال زیاد در سطح تفکر تجسمی قرار دارد و عمدتاً یادگیری از طریق کنشها – تجربه و سازمان بندی حسی و بصری انجام میگیرد.
از نظر برونر آموزش به کودکان دوزبانه کمک می کند تا نگهداری ذهنی را در مراحل پایینتر کسب کنند.او معتقد است که زبان به مثابه نقطه اتکایی، به کودک دوزبانه کمک کند تا بر وابستگیهای خود به ادراکات بصری سریعتر غلبه کند د ر حالی که پیاژه به جای زبان بر تصورات بصری و تقلید تکیه دارد.
حدود 4 تا 7 سالگی که تفکر شهودی در کودکان شکل میگیرد و مسائل را به طور شهودی حل میکنند نه بر طبق قانون، منطق شاخص ترین ویژگی تفکر کودکان دوزبانه این دوره این است که هنوز به مفهوم بقا و نگهداری ذهنی دست نیافتهاند.
در این سن شماره طول، مقدار یا مساحت اشیا یکسان باقی میمانند. صرف نظر از اینکه اشیاء به صورتهای مختلف به کودک نشان داده میشوند. اگرچه کودک دوزبانه در فرآیندهای حل مسئلهی مربوط به بازیهای خود یا روابط خود با دوستانش تلاش زیادی میکند، ولی به تنهایی نمیتواند به طور رشد یافتهای، به حل این مسائل بپردازد و اغلب به راهنمایی و حمایت والدین و بزرگسالان نیازمند است.
هم چنین کودک دوزبانه در ذخیره سازی و بازیابی اطلاعات، به طور خردمندانه و هشیارانه مهارت ندارد، ولی تا زمانی که والدین به او کمک کنند، توانایی حافظه او و استفاده از راهبردهای حافظه افزایش پیدا میکند.