سبک های فرزند پروری(قسمت دوم)
از آنجایی که هر والدینی بنا به اولویت ها و ارزش هایشان کودک دوزبانه خود را به شیوه خود تربیت می نمایند شیوه های متفاوتی برای فرزند پروری در دنیا وجود دارد اما روانشناسان بر طبق تحقیقات این سبک های فرزند پروری را به 4 دسته کلی تقسیم نموده اند که در این مقاله به معرفی دو نوع آن ها می پردازیم.
نوع C کنترل کم، محبت کم
کودک دوزبانه نمیتواند در خلاء عاطفی رشد یابد. اگر والدین هیچ گونه عشق و محبتی نشان کودک دوزبانه خود ندهند، زندگی برای کودک بیارزش و بیثمر می شود. کودکان دوزبانه به طور طبیعی بیشتر هیجانی و احساسی هستند تا عقلانی و منطقی. رشد صحیح شخصیت از ترکیب هماهنگ این دو صورت میگیرد. هنر این ترکیب، تنها در صورتی که والدین بتوانند محبت و کنترل را به نسبت صحیح به فرزندشان نشان دهند، به دست میآید.
هنگامی که والدین رفتار فرزند را کنترل کنند، او درک میکند که کنترل کردن برای یک زندگی اجتماعی آرام، کاملاً ضرورت دارد. به همین ترتیب، کودکان دوزبانه نیاز به محبت دارند. هنگامی که کودک دوزبانه شما احساس خطر میکند، آغوش مادر به او اطمینان و آرامش میبخشد. تماس بدنی بین مادر و کودک، مطمئناً نخستین شاخص عشق و محبت نزد فرزند است.
همچنان که کودک دوزبانه شما بزرگتر میشود، کلمات اطمینان بخش مادر، جای آغوش او را میگیرد. نیازی به ذکر این نکته نیست که بیان عشق و محبت، ضرورت قطعی برای رشد سالم فرزند دارد و در غیاب آن، شخصیت کودک دوزبانه شما دچار اختلال خواهد شد.
کودکان دوزبانه ای که دچار فقر و محرومیت هیجانی و عاطفی باشند نمیتوانند شریک خوبی در زندگی زناشویی باشند، زیرا پیوند موفق بین زندگی دو فرد از طریق عشق برقرار میگردد، بنابراین هیجانات باید به شیوه قابل قبولی تنظیم و کنترل گردند. کنترل والدین، راهنمایی لازم را برای بیان احساسات و هیجانات را در اختیار فرزندان قرار میدهد. همچنین ساختار لازم که احساسات در چهارچوب آن بروز داده شوند را در اختیار میگذارد. فرزندپروری بدون کنترل و محبت، مطلوب نیست. به این دلیل است که روانشناسان این نوع فرزندپروری را “غافل و بی مبالات” مینامند.
نوع D کنترل زیاد، محبت زیاد
از آنچه تاکنون گفته شد کاملاً روشن است که بهترین شیوه فرزندپروری آن است که همراه با کنترل مناسب و محبت کافی باشد. والدین باید بین کودک دوزبانه خود به عنوان یک انسان از یک سو و رفتارهای کودکانه از سوی دیگر، تفاوت قائل شوند.
والدین نوع D این فرق را بین کودک دوزبانه خود و اعمالش قائل میشوند. آنها کودک را به خاطر رفتارهای پسندیدهاش تشویق و به خاطر اعمال ناپسندش تنبیه میکنند. این والدین رفتار سازگار و همخوانی در ارتباط با فرزندانشان دارند. آنها کودکان دوزبانه شان را با تنبیه به خاطر رفتاری در یک روز تشویق و به خاطر همان رفتار در روز دیگر، گیج نمیکنند. کودکان نیز همانند همه ما، رفتارهای سازگار را بسیار آسانتر از رفتارهای نامتعادل درک میکنند.
مهمترین نکته در اینجا این است که هنگامی که کودک دوزبانه شما برای رفتارش تنبیه شد، درک میکند که پدر و مادرش هنوز به او به عنوان یک فرد عشق میورزند.
نقطه مقابل این، هنگامی است که والدین به طور کلی فرزند را طرد کنند. هنگامی که کودک دوزبانه حس کند که والدین او را به طور کامل از خود راندهاند، احساس تنهایی و درماندگی خواهد کرد این امر میتواند باعث کاهش اعتماد به نفس کودک گردد و به افسردگی، پرخاشگری، قطع عضو و حتی خودکشی او بیانجامد.
روانشناسان، فرزند پروری نوع D را “موثق” مینامند.