نحوه برخورد با خشم کودک دوزبانه
خشم یکی از هیجانهای اصلی انسان است. این هیجان از ناکامی نشات میگیرد، یعنی وقتی بین آنچه کودک دوزبانه شما تصور میکند رخ خواهد داد و آنچه، واقعاً، رخ میدهد ناهمخوانی وجود دارد احتمال بروز خشم در کودکان دوزبانه افزایش می باید. بروز خشم در کودک دوزبانه و حتی می توان گفت در تمام کودکان علل متفاوتی می تواند داشته باشد.
علل بروز خشم در کودکان دوزبانه :
- درد فیزیکی یا روانشناختی واقعی یا تهدیدکننده
- تصور غیرمنطقی یا غیرمنصفانه بودن موقعیت
در موقعیت هایی مانند مواردی که در بالا ذکر شد ممکن است کودکان دوزبانه واکنش های متفاوتی از خود نشان دهند که از آن ها می تواند به پرخاشگری فیزیکی و کلامی، طغیان احساسات، کشیدگی و سختی بدن، اشتغال خاطر با موقعیت و یا کناره گیری از تماس اجتماعی اشاره نمود.
خشم میتواند نیروی برانگیزنده برای غلبه بر موانع و ابزاری برای دفاع از خود و دیگران باشد. در این موارد، خشم میتواند حاصلی مثبت داشته باشد. ولی از سوی دیگر، خشم میتواند به آسیب دیگران، برخورد با آنها و ارتکاب خشونت منجر شود.
همه گاهی اوقات خشمگین میشوند. مسئلهی اصلی این است که آیا این خشم، خشمی کنترل شده است، و آیا حاصل مثبتی از آن نتیجه میشود؟
یکی از تکلیفهای اصلی رشد برای کودکان دوزبانه شما یادگیری بیان کنترلشده ی خشمشان و هم هدایت آن از راه های بیضرر و مثبت است. اقداماتی که در جهت تسلط بر خود صورت میگیرد رایج و شامل سرکوب کردن خشم و ارائهی تعریفی کمتر خشم انگیز از موقعیت است. شما به عنوان والدین کودک دوزبانه نقش مهمی در زمینه یادگیری کنترل خشم و نحوه بروز آن بر عهده دارید، که در ادامه به برخی از آنها اشاره می نماییم.
نقش والدین در زمینه کنترل خشم کودک دوزبانه
۱. والدین میتوانند الگویی مثبت به کودکان دوزبانه خود ارائه کنند؛ به این معنی که برای ابزار خشم خود محدودیتهایی قایل شوند تا کودکان دوزبانه بتوانند روشهای پذیرفتنی و مفید ابراز خشم را یاد بگیرند. کودکانی که در محیط خانوادگی پرخشمی پرورش مییابند، بیشتر راههای منفی بیان خشم را یاد میگیرند.
۲. والدین میتوانند از طریق آگاه کردن کودک دوزبانه شان به غیرقابل پذیرش بودن برخی از شیوههای بیان خشم نظیر کژخلقی، زدن، گازگرفتن، یا جیغ کشیدن به آنها کمک کنند تا خشم خود را بهتر کنترل کنند. کودکان دوزبانه با کمک والدینشان میتوانند نحوهی اعمال کنترل بر هیجانهایشان را یاد بگیرند: (میفهمم که خشمگین هستی، ولی نمیتوانم بگذارم برادرت را گاز بگیری. حالا باید چند دقیقهای روی این صندلی بنشینید.)
۳. والدین میتوانند به فرزندانشان کمک کنند تا از طریق فعالیت فیزیکی، کلامی و بازی هدفمند خشم خود را زایل سازد. مثلاً:برو تا وقتی عصبانیتت رفع نشده، در حیاط بازی کن یا در مواردی بگویند بیا دربارهی علت خشم تو با هم گفتگو کنیم یا در نمونه ای دیگر بگویند شاید اگر خیمهشببازی راه بیندازیم، عصبانیت تو کمتر شود.
۴. والدین باید به کودک دوزبانه خود بگویند که خشم او را میفهمند و آن را احساسی بهنجار میدانند. اما کودک دوزبانه شان نیز باید یاد بگیرد احساساتش را کنترل و تنظیم کند. آگاهی از این امر که والدین از احساس خشم کودک و خشمگین بودن او اطلاع دارند و در صورت عنوان شدن آن را از سوی کودک عصبانی یا آزرده نمیشوند، به او کمک میکندتا بر احساس خشم خود فائق شود و از وجود آن در خود احساس گناه یا وحشت نکند.
۵. اگر خشم بیشازاندازه و مداوم شود، والدین باید در صدد یافتن علل ریشهای خشم، و در صورت امکان، اصلاح موقعیتی که سبب بروز آن شده، برآیند. اگر والدین در این زمینه به پیشرفت لازم نائل نشدند، مراجعه به مشاور برای خودشان و فرزندشان مفید خواهد بود.