ویژگی های رشدی کودکان دوزبانه نابینا
هر یک از حواس ما در زمینهای به رشدمان کمک میکنند و نقص در هر یک از آنها میتواند این فرایند رشدی را با مشکل مواجه سازد. نابینایی یکی از نقصهایی است که میتواند بر ابعاد مختلف رشدی کودک دوزبانه همچون رشد حرکتی و رشد شناختی تاثیر بگذارد.
نابینایی کودک دوزبانه با محدودیتهایی در رشد همراه است اما به این معنی نیست که کودک نمیتواند رشد کند و وارد اجتماع شود. ارتباط موثر والدین و آموزشهای صحیح به آنها کمک میکند که بر نقص جسمانی خود غلبه کرده و تواناییهای خود را شکوفا کنند.
معمولا کودکان دوزبانه نابینا نمیدانند که از چه چیزی محروم هستند و از تفاوت خود با سایر کودکان دوزبانه آگاهی ندارند. اما به تدریج که در محیط قرار میگیرند، متوجه این تفاوتها میشوند. در این زمان، والدین و مربیان وظیفه دارند که احساس ناامنی کودک را از بین ببرند و شرایطی را مهیا کنند که کودک دوزبانه بتواند وارد اجتماع شده و تواناییها و مهارتهای خود را بروز دهد. مسلم است که نقص بینایی باعث ایجاد محدودیتهایی در رشد کودک دوزبانه میشود اما به قدری نیست که هماهنگی کودک با محیط را به خطر بیندازد. رشد کافی کودک زمانی صورت میگیرد که والدین و مربیان تمام تلاش خود را برای رشد همه جانبه کودک دوزبانه نابینا به کار گیرند.
کودکان دوزبانه نابینا در مقایسه با کودکان عادی، ویژگی های رشدی متفاوتی دارند و با تاخیراتی در رشدشان همراه هستند. این تاخیرات رشدی شامل موارد زیر هستند:
کودکان نابینا، مهارتهای حرکتی ظریف و درشت را دیرتر از کودکان دوزبانه عادی به دست میآورند. مثلا کودکان عادی در 12 ماهگی راه میروند اما ممکن است که راه رفتن یک کودک نابینا، تا 20 ماهگی هم به طول بینجامد.
این کودکان دوزبانه، برای اینکه بتوانند محل یک شی را تشخیص دهند، به صدا نیاز دارند و بدون وجود صدا، انگیزهای برای حرکت در آنها ایجاد نمیشود. از طرف دیگر، هم خود کودک دوزبانه محتاطانه حرکت میکند و هم والدین به خاطر ترس از آسیب دیدن، حرکت کودک را محدود میکنند. در نتیجه رشد حرکتی با تاخیر زیادی صورت میگیرد.
رشد حرکتی با رشد شناختی ارتباط مستقیمی دارد. کودکان دوزبانه نابینا فقط با لمس اشیا، آنها را میشناسند. از طرفی آنها نمیتوانند والدین خود را نگاه کرده و از تقلید کنند. در نتیجه رشد شناختیشان با تاخیر زیادی صورت میگیرد.
ارتباط چشمی در برقراری ارتباط از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. کودکان دوزبانه نابینا، نمیتوانند ارتباط چشمی برقرار کنند و در نتیجه اطرافیان برای برقراری ارتباط با آنها تشویق نمیشوند. این کودکان توجه مشترک ندارد، برای مثال نمیتوانند همراه با مادر یا پدر، یک بازی مشترک انجام دهند. به همین دلیل توجه اطرافیان به آنها نسبت به سایر کودکان دوزبانه کاهش مییابد. عدم برقراری ارتباط باعث میشود که آنها در دورههای بعدی نیز با مشکلاتی در اجتماع مواجه شوند.
والدین و معلمان در رشد کودکان دوزبانه نابینا به شدت تاثیرگذار هستند. آنها میتوانند با تعامل، محبت و برقراری ارتباط، تاخیرات رشدی کودک دوزبانه نابینا را تا حد زیادی جبران کنند و از این طریق به رشد بهتر و سریعتر کودک کمک کنند. والدین میتوانند صداها را با هم ترکیب کنند و در برقراری ارتباط با کودک از لمس کردن بیشتری استفاده کنند. مثلا کودکان را بغل کرده و زمانی که حرف میزند، دست کودک را بر روی دهان خود بگذارد تا کودک متوجه شود که والدین به او توجه میکنند.
همچنین لازم است که تفکر انتزاعی و مهارتهای اجتماعی کودک دوزبانه نابینا را تقویت کرده، تا از این طریق، نقص بینایی او تا حدی جبران شود. کودکان نابینا به والدین خود بسیار وابسته هستند تا بتوانند مهارتهای لازم را کسب کرده و در نهایت خودشان به تنهایی کارهایشان را انجام دهند.